شهر دوستدار کودک
امیر سهرابی: روستاها را از استاندارد شهردوستدارکودک حذف کرده‌ایم

3 سال پیش

بنیانگذار خانه‌موزه‌ی عروسک و اسباب‌بازی، در مورد فعالیت‌های موزه‌های کودک و نوجوان در شهرها بیان کرد: اغلب موزه‌های کودک و نوجوان در ایران به جز موزه‌ی کانون پرورش فکری در تهران، از سوی بخش خصوصی راه‌اندازی و اداره می‌شوند. اگر موزه‌‌ای در بخش خصوصی راه‌اندازی شود نمی‌تواند به شکل پویا به حرکتش ادامه دهد چون مدام باید به فکر چالش‌های اقتصادی باشد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی کودک‌شهر، امیر سهرابی در مورد چالش‌های فعالیت بخش خصوصی در حوزه‌ی فرهنگ و هنر بیان کرد: تصور کنید که به موزه‌های دولتی اعلام شود که خود باید هزینه‌های پرسنل و اداره‌ی موزه را بپردازند. در واقع به عنوان مدیر یک موزه‌ی خصوصی به جز تقویت توانایی‌ها و تخصص‌ها در حوزه‌ی پژوهش، ترویج و آموزش باید به این فکر باشم که علاوه بر تامین هزینه‌ی نگه‌داری موزه، شارژ آب و برق و گاز و مالیات و حقوق پرسنل، روی دغدغه‌ی فرهنگی خود نیز باید متمرکز شوم. به این ترتیب بار بزرگی بر روی دوش بخش خصوصی قرار دارد.
این فعال حوزه‌ی کودک و نوجوان درباره‌ی حل مساله‌ی بخش خصوصی در اداره‌ی موزه‌ها پیشنهاد کرد: اگر بخواهیم موزه‌های کودک را در بخش خصوصی توسعه بدهیم، باید چندین سازمان مانند وزارت میراث فرهنگی، اداره‌ی کل موزه‌ها و کانون پرورش فکری با نهادهایی که بناهای زیادی در دست دارند در چانه‌زنی حمایت ‌کنند.
او افزود: مثلا اگرفردی در یک روستا و یا شهرستان خواست یک موزه تاسیس کند این نهادها موزه‌ی خصوصی را به موزه‌های مشارکتی بین بخش خصوصی و دولتی ترغیب و بسترسازی کنند و با درخواست از سازمان‌هایی همچون شهرداری، وزارت علوم، اداره اوقاف و… که بنا و ساختمان‌هایی در دست دارند دست کم در تامین هزینه‎‌های بنا و نگه‌داری آن، شارژهای ماهیانه و اجرای برنامه‌ها را به حمایت و چانه‌زنی بپردازند. موزه‌دار خصوصی با جمع‌آوری یک مجموعه‌ی فرهنگی و تاسیس یک موزه قادر نخواهد بود بدون چنین کمک‌هایی موثر واقع شود و با هزینه‌های بسیار بالایی که بر دوش دارد بالاخره روزی از خود خواهند پرسید که چرا باید کار و دغدغه‌ی فرهنگی را با این حجم از مسایل و موانع ادامه دهد؟
سهرابی خاطرنشان کرد: شهرداری‌ها با نگاه فرهنگی خود می‌توانند ظرفیتی ایجاد ‌کنند که اهالی فرهنگ و هنر شهرشان با دلگرمی موزه‌های خصوصی را پیش ببرند. نهادهای دولتی مرتبط کودک و بدنه‌ی نهادهای فرهنگی عمومی که شاخص‌ترین آن شهرداری است، بسیار می‌توانند در شکل‌گیری موزه‌های کودکی کمک کنند.
مدیر موز‌ه‌ی عروسک و اسباب‌بازی در مورد تاثیراتی که موزه‌ی کودک در یک شهر دوستدار کودک می‌تواند داشته باشد توضیح داد: مدتی است که با کودکان در مورد محله و شهر همراه شده‌ایم. به جز بازدیدهای خانوادگی، بازدیدهایی از سوی مدارس داشته‌ایم که ما را راضی نمی‎‌کرد چون زمان کمی برای ارتباط با کودکان داشتیم. موزه یک فضای راحت است اما مدرسه همیشه یک ناظم دارد. مدام به معلم‌ها و ناظم‌ها می‌گوییم که اجازه بدهند نظم این فضا در اختیار ما باشد و کودکان را آزادتر بگذاریم تا کشف کنند. امیدواریم بتوانیم برخی از کلاس‌های مدرسه را در موزه برگزار کنیم تا نقش موزه در شهر کم کم به چشم بیاید، این پیشنهاد عملی نشد اما برخی از معلمان به شکل داوطلبانه کلاس درس‌شان را در موزه برگزار می‌کنند؛ موزه‌ها می‌توانند فضای شهر را گرم‌تر کنند.
سهرابی با اشاره به رویدادهای موزه‌ی عروسک و اسباب بازی گفت: با طراحی و اجرای رویدادهای چند منظوره خانواده‌ها تجربه‌هایتازه ای کسب می‌کردند و همدلی در این تجربیات بالا می‌رفت. مثلا در کارگاه ساخت عروسک فقط به عروسک بسنده نمی‌کنیم و در کنار آن ‌بازی می‌کنیم، قصه می‌شنویم، خوراکی درست می‌کنیم و خوراکی می‌خوریم. همه‌ی این‌ها شبیه آیین معاصر است که همه در آن مشارکت می‌کنیم. فرض کنید که این برنامه‌ها را در قالب بزرگ‌تری در شهر بتوانیم اجرا کنیم، حتما به گرمی شهر کمک می‌کند و به کودکان و خوانواده‌ها امکان تجربه‌های فرهنگی درشهر را می‌دهد.
او اضافه کرد: برای یاد دادن عروسک گندم به کودکان، در کنار عروسک‌سازی نان پختیم. این یک تجربه‌ی شهری دلنشین بود و موزه از حالت خشک که اشیاء داخل ویترین هستند عبور کرد. روایت در موزه‌ی ما به شکلی است که از ابتدا در کنار اشیاء موزه توضیحات زیادی وجود نداشته و همواره راهنمای موزه با ترکیبی از قصه و روایت فضا را به فضای تعاملی نزدیک می‌کند تا مخاطب هم در جریان روایت سهمی داشته باشد.

کم توجهی نهادهای مرتبط با کودک به ظرفیت‌های روستاها و اجتماعات محلی
بنیانگذار خانه موزه عروسک و اسباب‌بازی، در مورد نادیده گرفتن روستاها در طرح شهرها و اجتماعات محلی دوستدار کودک همچنین گفت: در توافق بین‌المللی که یونیسف آن را مورد پژوهش قرار داده و از اجرای آن حمایت می‌کند، عنوان شهرها و اجتماعات محلی را می‌بینیم. اما متاسفانه در اجرا بخش اجتماعات محلی حذف می‌شود و صرفا به شهرها پرداخته می‌شود.
سهرابی با اشاره به شکافی که بین شهرها و روستاها در توجه به کودکان وجود دارد بیان کرد: با توجه به این‌که مدتی است در روستا زندگی می‌کنم، از زاویه‌ی روستا به این طرح نگاه می‌کنم. معمولا نهادهای فعال در حوزه‌ی کودک به روستاها نگاهی ندارند چراکه نهادها در شهرها شکل گرفته و فعالیت می‌کنند و دغدغه‌مندی‌شان مربوط به شهر است.
این فعال حوزه‌ی کودک و نوجوان ادامه داد: روستاها به مرور از تولید فرهنگی به خصوص در حوزه‌ی کودکی حذف شدند و بیشتر مصرف‌کننده‌ی صادرات شهری هستند. این نکته را می‌توانیم در آموزش و پرورش نیز ببینیم، منابع درسی متناسب‌سازی و بوم‌سازی با زیست روستا نشده و ما همواره با این اشتباه به راه‌مان ادامه می‌دهیم. کودک روستایی از توانایی‌ها و امکانات خود در روستا در منابع درسی ردی نمی‌بیند، هیچ‌وقت خود را انسان توسعه‌مند روستایی نمی‌بیند و نظام مدرسه رویای رفتن به شهر و نهایتا زندگی کارمندی را برایش به تصویر می‌کشد. در واقع نظام آموزش و پرورش انسان توسعه یافته روستایی را تعریف نکرده است.
سهرابی با مطرح کردن این پرسش که آیا در ایران تلاشی صورت گرفته که روستا یا اجتماع محلی متناسب با کودک شکل بگیرد گفت: وقتی در یک روستا وارد می‌شویم چند نهاد مربوط به کودک بیشتر وجود ندارد، آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سازمان بهزیستی که مهدکودک‌ها تحت مدیریت آن فعالیت می‌کنند. باید دید آیا این نهادها ایده‌ای برای اجتماعات محلی دوستدار کودک دارند؟ و پس از آن سراغ نهادهای خصوصی ومردمی کودکی برویم و ببینیم آن‌ها چه‌طور به این موضوع نگاه می‌کنند؟
او در مورد تفاوت سبک زندگی کودکان در روستا با شهر توضیح داد: نیازهای کودک در روستا بسیار متفاوت است، به عنوان مثال کودک روستایی به طبیعت بیشتر نزدیکی دارد، در ساعت فراغت به کمک پدر و مادر می‌رود، کارهای کوچکی را از دوره‌ی کودکی به او محول می‌کنند و نقش فعال‌تری نسبت به کودک شهری ایفا می‌کند. جامعه ‌ی روستایی قشربندی خط‌کشی شده ندارد به این معنا که در روستا کودک با افراد در سنین مختلف دمخور می‌شود و تعامل می‌کند. فضای روستا امن‌تر است، کوچه، محله، باغ‌ها و مزارع هنوز فضای تجربه اجتماعی فعالی هستند. خانواده‌ها معمولا در شهرها از این‌که کودک به تنهایی در کوچه وجامعه باشد نگران هستند. ورود به اجتماع در شهرها یا باید با حضور خانواده باشد و یا از مدارس چنین وظیفه‌ای را انتظار دارند. با این حال آیا نهاد دولتی و خصوصی می‌شناسید که به این ظرفیت‌های بومی درگروه سنی کودک توجه کند ؟

* به تازگی تهران به همراه ۱۱ شهر دیگر ازجمله شیراز، رشت، تبریز، و…. به عنوان نامزد شهر دوستدار کودک معرفی شده‌اند. تا پایان سال، تکلیف شهرهای دوستدار کودک ایران مشخص می‌شود. اما در همین ایام سعی داریم از دل گفت‌وگو با کارشناسان حوزه‌های مختلف، نگاهی داشته باشیم به تعریف‌ها، اثرات و ویژگی‌های شهر دوستدار کودک.

#شهر_دوستدار_کودک

#شهردوستدارکودک

گفت‌وگو از نیلوفر شهسواریان، کودک‌شهر

0

دیدگاه شما

بدون دیدگاه